موضوع همکاری چین با ایران برای مدت طولانی و پایدار از اهمیت حیاتی برای اقدامات اتمی ایران برخوردار بود، در این مقاله در مورد همکاری اتمی چین با ایران مطالبی را ارائه میدهیم.
همکاری اتمی چین با ایران
ایران تصمیماتی را برای پیشبرد برنامههای اتمی اتخاذ کرده بود که فهمید بسیاری از راههای همکاری اتمی بسته است.
اما متوجه شدند که چین متمایل به پیش کشیدن دست دوستی و همکاری است.
این موضوع بدون شک نفوذ زیادی را برای پکن در تهران به ارمغان آورد، دستیابی به دوستی با ایران یک انگیزه قدرتمند برای چین بود.
در ژانویه سال 1990 معاون رئیس کمیسیون علوم تکنولوژی و صنعت دفاع ملی چین ژنرال جیانگ هوا و وزیر دفاع ایران، علی اکبر ترکان تفاهمنامه ده سالهای را، که در آن پیشبینیها برای همکاریهای بیشتر اتمی صورت گرفته بود به امضاء رساندند.
در اقدامی نو نسبت به تلاشهای اولیه برای مخفی نگه داشتن همکاری اتمی چین با ایران تفاهمنامه ماه ژانویه سال 1990 مدت کوتاهی پس از به امضاء رسیدن آن از سوی آژانس خبری شین هوا اعلام شد.
این اطلاعیه همچنین منطق این معامله را بیان کرد:
چین از لحاظ اورانیوم غنی بود و صادرات سوخت اتمی و فناوری سوخت اتمی میتوانست موجب «تجارت خارجی برای کشور شود» و «جذابیت زیادی برای کشورهای در حال توسعه داشت».
پاکستان، سوریه و غنا در کنار ایران به عنوان مشتریان اصلی معرفی شدند.
این حرکت مهمی بود: چین بجای کتمان و تکذیب همکاری اتمی بینالمللی خود شروع به دفاع از آن کرده بود.
کنارهگیری چین از فعالیتهای هستهای ایران
با وجود آنکه همکاری اتمی چین با ایران در اواسط دهه ۱۹۹۰ به اوج خود رسیده بود، چین دور شدن از آن همکاری را آغاز کرده بود.
گفتگوها در زمینهی اجرای تفاهمنامه فوریه سال ۱۹۹۳ امضاء شده توسط جیانگ کین سینگ و امراللهی در مورد آن دو نیروگاه برق ۳۰۰ مگاواتی طی سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ ادامه داشت.
چندین مشکل به وجود آمد:
قطعات اصلی راکتور مدل کین شان پیشنهاده شده به ایران، اساساً از سوی اشخاص ثالث غربی تهیه شده بودند: آلمان، ژاپن و هلند.
تهیهکنندگان شخص ثالث اصلی آن قطعات را برای انتقال به مظنونین اشاعه (اشاعه سلاحهای کشتار جمعی نظیر پاکستان و ایران) نمیفروختند.
از این رو برای چین لازم بود تا به مهندسی معکوس پرداخته اما به ایران خاطرنشان ساخت که این چندین سال و هزینهی قابل تأملی را، در بر خواهد داشت.
ایران به نوبه خود، در دادن اطلاعات کافی در مورد اینکه چگونه قصد پرداخت هزینه اولیه 2.1 میلیارد پوندی اقدامات مقدماتی نیروگاه اول را دارد، شکست خورد.
به عبارت دیگر، چین به عنوان گارانتی درخواست پیش پرداخت کرد.
تهران احتمالاً از چین خواست تا این هزینه را با ذهنیت غیرسلطه گرانهای محاسبه کند. همچنین عدم توافقی در مورد محل قرارگیری اول وجود داشت.
چین محل انتخاب شده اولیه در دهه ۱۹۷۰، واقع در دارخوین، در مرز ایران به عراق و بالای خلیج فارس را ترجیح میداد.
ایران این محل را، به سبب نزدیکی به دشمن ایران، عراق، رد کرد و بر ساخت نیروگاهی که توسط آلمان پیش از سال ۱۹۷۹ تکمیل شده بود، تأکید کرد.
در هر حال، چین احساس کرد که بوشهر از لحاظ زمینشناسی نامساعد و مستعدِ زمینلرزه است و برای ساخت یک راکتور اتمی محل خوبی نیست.
نمایندگان ایران مظنون بودند که دوپهلوگویی چین حداقل تا حدی به سبب فشار آمریکا بر پکن برای توقف پروژه است.
با افزایش فشار آمریکا، پکن ابتدا سرسختانه مقاومت کرد.
در سپتامبر سال ۱۹۹۵ سفیر جمهوری خلق چین در تهران، هوا لیمینگ، در این راستا به سئوال یک خبرنگار ایرانی در مورد فشار آمریکا بر همکاری اتمی چین با ایران پاسخ داد:
«بله. این درست است که آنها با در نظر گرفتن روابط ما با ایران بر حکومت ما فشار میآورند. در هر حال، ما بر این باوریم که جمهوری خلق چین یک کشور مستقل با سیاست خارجی مستقلی است. جمهوری خلق چین آزاد است تا دوستان خود را خود انتخاب کند و اجازه نخواهد داد که اعمالش از سوی کشورهای دیگر تحت نظارت قرار گیرد».
بیشتر بخوانید: اهمیت زبان چینی در تجارت امروز جهان
در ژانویه سال ۱۹۹۶ معاون اول نخست وزیر، تیان زنگپی، اعلام کرد: «چین همکاری خود را، با ایران در زمینه استفادهی صلح آمیز از انرژی هستهای در چارچوب مقررات تعیین شده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ادامه خواهد داد و این امر را یک سیاست اخلاقی و صحیح میداند».
مدت کوتاهی بعد از آن و در کانون مذاکرت فشرده ایالات متحده – جمهوری خلق چین، چین «تعلیق» قرارداد برای ساخت یک راکتور ۳۰۰ مگاواتی را اعلام کرد.
در پاییز سال ۱۹۹۶ منابع نظامی ایرانی فاش کردند که ایران درخواست اعزام گروه نظارتی به منظور آزمایش سلاحهای اتمیِ برنامهریزی شده چین، و نیز آموزش ده نفر یا بیشتر پرسنل ایرانی از سوی چین در زمینه هدایت آزمایشهای انفجار اتمی، را کرده بود.
شاید این به خوبی گواهی بر جهتگیری نهایی برنامههای اتمی ایران بوده باشد که به مرور انباشته شده و به طور فزایندهای آشکار میشد.
سران چین میبایست از خود، هزینههای سیاسی دست داشتن در برنامههای اتمی ایران هنگامی که گستردگی، مخفیانه بودن و ابعاد نظامی آن علنی میشد را پرسیده باشند.
در هر صورت، در اکتبر سال 1997 طی دیدار رسمی رئیس جمهور جیانگ با رئیس جمهوری ایالات متحده (کلینتون)، چین تعهدی را برای عدم فروش نیروگاههای برق اتمی، یک نیروگاه هگزافلوروید اورانیومی، راکتورهای آب سنگین یا یک نیروگاه تولید آب سنگین به ایران اعلام کرد.
چین همچنین موافقت کرد تا همکاری اتمی جدیدی را، با ایران بر عهده نگیرد.
پروژههای اتمی چین
چین اجازه داشت تا با تکمیل دو پروژه کم خطر نیمهتمامِ فعلی خود به کاهش زیان ادامه سیاسی خود در تهران بپردازد:
یک پروژهی کارخانه لوله زیرکونیومی و دو پروژهی دكتور تحقیقاتی بدون قدرت که از آب سنگین و اورانیوم طبیعی استفاده میکرد و طبق برنامه میبایست تا پایان سال ۱۹۹۷ خاتمه مییافت.
این اقدامات نتایج مذاکرات فشرده ایالات متحده – جمهوری خلق چین بودند که مجدداً مورد توجه قرار خواهند گرفت.
این نکته باید مورد اشاره قرار گیرد که در حالیکه پکن درخواستهای آمریکا در مورد ایران را پذیرفت، درخواستهای مشابه در مورد پاکستان را رد کرد.
این اختلاف نکات زیادی را در مورد محدودیتهای حمایت چین از ایران و از این رو، در مورد نقش ایران در محاسبات چین، بازگو میکند.
همچنین تعهد قویتر چین به حفظ امنیت پاکستان نسبت به ایران را نیز نشان میدهد.
ایران به خاطر رها شدن از سوی چین عصبانی بود و چین اعتبار زیادی را، در تهران از دست داد.
این موضوع برای پکن مستلزم چندین سال زمان برای بازسازی پیوندهایش با تهران بود و پس از آن نیز با اهمیت کمتری از لحاظ واقعگرایی استراتژیک در تهران روبرو میشد، اما ایران کار زیادی نمیتوانست انجام دهد.
فشار آمریکا در برنامهی هستهای چین با ایران
موضعگیری علیه پکن تنها موجب انزوای بیشتر ایران در برابر فشار آمریکا میشد.
افزون بر این، پکن هنوز خاطر نشان ساخته بود که از ایران در سایر حوزهها حمایت میکند و حمایت چین در شورای امنیت با آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتوانست در بازپس زدن اقدامات آمریکا مفید باشد.
انتقاد ایران از تفاهم نامهی اکتبر سال ۱۹۹۷ جمهوری خلق چین – ایالات متحده، بر ایالات متحده تمرکز کرد.
رسانههای ایرانی اعلام کردند، «اقدام آمریکا در فشار آوردن به چین با هدف قطع همکاری اتمی صلحآمیز با ایران دخالت در امور داخلی سایر کشورها است».آمریکا، به سبب «اهداف سیاسی و خودکامگی»، به مبارزهی «تبلیغات دروغین»، همکاری اتمی چین با ایران دست زد.
همکاری اتمی چین با ایران کاملاً از طبیعت صلحآمیزی برخوردار بود و از نزدیک از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نظارت میشد، چین هرگز سلاحهای اتمی را، به ایران منتقل نکرده بود.
مبارزهی آمریکا علیه برنامههای اتمی ایران اقدامی برای منحرف کردن توجهات از انبار اتمی رو به افزایش اسرائیل و تلاشی برای آسیب زدن به همکاری اتمی ایران – روسیه بود.
تسلیم شدن چین در برابر فشار آمریکا بد سرانجام بوده و تنها موجب افزایش فشار آمریکا در این حوزه خواهد شد.
معاون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران (اسدالله صبوری) بعداً در مورد تسلیم چین در برابر فشار آمریکا توضیح داد.
صبوری گفت: «ایران پیوندهای خود با چین در زمینهی پروژههای اتمی را قطع کرده زیرا که چینیها به این جمعبندی رسیده بودند که در موضوعات هستهای به کار با سایر کشورها بپردازند، نه ایران. قرارداد ما تا حدی به سبب دلایل سیاسی فسخ شد».
این نکته هم قابل ملاحظه است که پکن سلطهطلبی آمریکا در حملهی خلیجفارس را تلاشی برای به سلطه درآوردن آن منطقه دید.
از دیدگاه پکن آمریکا فرصت جنگ ایران با عراق را، به منظور گسترش موقعیت خود در خلیجفارس و بدست آوردن دولتهای عربی خلیجفارس را، به اردوگاه آمریکا به چنگ آورده بود.
پس از جنگ سرد در سال 1991 به عراق حمله کرد تا دسترسی به این کشور بدهد.
از آن رو به تقویت بیشتر موقعیت ایالات متحده پرداخت، ایران همانند عراق هدفی برای سلطهی ایالات متحده با استفاده از سیاست مهار دوجانبه بود.
در چنین شرایطی اگر ایران به این نتیجه میرسید که سلاحهای اتمی برای مقابله با آمریکا لازمند آیا چین همراهی نمیکرد؟
آیا منافع چین در خنثی ساختن خواست آمریکا برای سلطه بر خلیجفارس از طریق دستیابی ایران به سلاحهای اتمی تامین نمیشد؟
این یک حدس است، اما عقیدهی دیگر که سران چین اشارات ضمنی موجود در همکاری اتمی چین با ایران و ارتباط میان آنچه آنها به عنوان سیاستهای سلطهطلبانهی آمریکا در خلیجفارس تلقی میکردند را بررسی نکرد، قابل قبولتر است.
امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. لطفاً نظرات خود را برای ما ارسال کنید.
کد مطلب: 1230-1/981021-1000/م ح/ت/98