دیپلماسی چین و ایران پس از 1979؛ مسیر بازسازی روابط و شکلگیری یک شراکت استراتژیک
دیپلماسی ایران و چین پس از انقلاب ۱۳۵۷ وارد مرحلهای جدید و حساس شد. پکن که پیش از انقلاب روابط نزدیکی با رژیم پهلوی داشت، پس از فروپاشی حکومت شاه تلاش کرد جایگاه خود را در تهران احیا کند. این تلاشها با پیامهای احترامآمیز، پذیرش انتخاب مردم ایران و حتی نوعی عذرخواهی غیررسمی نسبت به حمایت گذشتهی چین از شاه همراه بود.
آغاز بازسازی روابط دیپلماتیک
در روز ۱۴ فوریه ۱۹۷۹، تنها یک روز پس از تسلیم گارد شاهنشاهی، نخستوزیر چین «هوآ گئوفنگ» دولت موقت مهندس بازرگان را به رسمیت شناخت. این اقدام پیام روشنی داشت: چین مصمم بود روابط خود با ایرانِ پس از انقلاب را بازسازی کند.
چین برای تقویت این روند:
-
پیامهای دوستی ارسال کرد،
-
بر احترام به تمدن ایران تأکید نمود،
-
مقامات بلندپایه را برای دیدار به تهران اعزام کرد،
-
و از ظرفیت کشورهای واسطه مانند پاکستان برای اعتمادسازی بهره گرفت.
پکن همچنین برای رفع نگرانی تهران، تاحدی از نزدیکی شدید خود با آمریکا فاصله گرفت تا مانع از برداشت منفی ایران شود.
چالش اساسی: همکاری چین با آمریکا در اواخر دهه ۱۹۷۰
در سالهای ۱۹۷۹-۱۹۸۰، نزدیکی استراتژیک چین و آمریکا علیه اتحاد شوروی، برای مقامات انقلابی ایران بسیار نگرانکننده بود.
-
تبلیغات شوروی نیز با تأکید بر این همکاری، سعی داشت ایران را نسبت به چین بدبین کند.
-
اشغال سفارت آمریکا در تهران این مسئله را حساستر کرد و روابط سهجانبه ایران–چین–آمریکا را وارد مرحلهای پیچیده ساخت.
با این حال چین تلاش کرد میان تهران و واشنگتن بیطرف بماند و حتی به طور اصولی با تحریمهای آمریکا علیه ایران مخالفت کرد؛ موضعی که بعدها به یکی از ستونهای ثابت سیاست خارجی چین در قبال ایران تبدیل شد.
جنگ ایران و عراق؛ نقطهعطف دیپلماسی ایران و چین
حمله عراق به ایران در سال ۱۹۸۰، دریچهای جدید برای همکاری ایران و چین گشود.
موضع رسمی پکن سه اصل کلیدی داشت:
-
جنگ برای هیچیک از دو کشور سودی ندارد و باید از راه مذاکره حل شود.
-
ابرقدرتها نباید در جنگ دخالت کنند.
-
نبرد نباید به منطقه خلیجفارس گسترش یابد.
چین نگران بود که آمریکا از ناامنی خلیجفارس برای افزایش حضور نظامی خود استفاده کند؛ بنابراین صلح سریع را به نفع ایران، منطقه و حتی منافع راهبردی چین میدانست.
پکن در شورای امنیت نیز از مواضع ایران دفاع کرد و در بسیاری مواقع تنها عضو دائم بود که رویکردی همدلانه با ایران داشت.
فروش تسلیحات؛ مهمترین محور روابط در دهه ۱۹۸۰
در میانه جنگ، چین به یکی از اصلیترین تأمینکنندگان سلاح برای ایران تبدیل شد.
تا سال ۱۹۸۷، حدود ۷۰ درصد تسلیحات وارداتی ایران از چین، کره شمالی و شرکای مشابه تأمین میشد که بخش قابل توجهی از آن متعلق به چین بود.
این رفتار دو پیام مهم برای تهران داشت:
-
استقلال چین از فشارهای آمریکا
-
اعتمادپذیری پکن به عنوان شریک نظامی و سیاسی
به همین دلیل چین در اواخر جنگ به یکی از ارزشمندترین و قابلاعتمادترین شرکای ایران تبدیل شد.
اصلاح سیاست خارجی چین در سال ۱۹۸۲
در سال ۱۹۸۲، پکن از همکاری نزدیک و تمامعیار با آمریکا فاصله گرفت و سیاستی مستقلتر را در پیش گرفت. این تغییر شامل:
-
انتقاد آشکارتر از سیاستهای آمریکا
-
تمرکز بر جهان سوم
-
آغاز آشتی با اتحاد شوروی
بود.
این تغییرات برداشت ایران نسبت به چین را به شدت بهبود بخشید و مسیر همکاریهای گستردهتر را فراهم کرد.
گسترش همکاریها در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰
در سال ۱۹۸۲ نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در پکن، دکتر علی خرم، مأموریت خود را آغاز کرد. او گزارش داد که چین خود را یک کشور جهان سومی میداند و به همکاری اقتصادی با ایران تمایل دارد.
در سال ۱۹۸۵ یک هیئت بزرگ اقتصادی چین به تهران آمد و همکاری در حوزههای:
-
کشاورزی
-
سدسازی
-
شیلات
-
صنایع روستایی
-
و فناوری
را توسعه داد.
همچنین یک تفاهمنامه مهم برای فروش تجهیزات سنگین نظامی امضا شد.
نتیجهگیری: چین چگونه در دهه ۱۹۸۰ تبدیل به شریک اصلی ایران شد؟
مقایسه سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۸ نشان میدهد که چین توانست ظرف یک دهه:
-
از جایگاه یک بازیگر مشکوک و نامطمئن،
-
به قویترین شریک سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران تبدیل شود.
دلایل اصلی این موفقیت عبارتند از:
-
اتخاذ سیاست مستقل از آمریکا
-
حمایت از ایران در شورای امنیت
-
فروش تسلیحات حیاتی در زمان جنگ
-
همکاری در برنامههای اقتصادی و هستهای
-
تأکید بر همبستگی جهان سوم و احترام به هویت تاریخی ایران
تا سال ۱۹۸۸، چین به بازیگری تبدیل شد که بیش از هر کشور دیگری در جهان –بهجز چند متحد محدود– توانست اعتماد ایران را جلب کند.
سؤالات متداول (FAQ)
۱. چرا چین پس از انقلاب ۱۹۷۹ تلاش جدی برای رابطه با ایران انجام داد؟
زیرا پکن میخواست روابط از دسترفته با تهران را بازیابی کند، از نفوذ شوروی جلوگیری کند و یک شریک راهبردی در خاورمیانه به دست آورد.
۲. نقش چین در جنگ ایران و عراق چه بود؟
چین موضع بیطرفی اعلام کرد اما در عمل به یکی از اصلیترین تأمینکنندگان سلاح برای ایران تبدیل شد و از مواضع تهران در شورای امنیت حمایت کرد.
۳. چرا ایران در دهه ۱۹۸۰ به چین اعتماد بیشتری پیدا کرد؟
به دلیل استقلال چین از آمریکا، فروش سلاح، مخالفت با تحریمها و حمایتهای سیاسی در سطح بینالمللی.
۴. آیا چین روابط نظامی و هستهای با ایران داشت؟
بله، همکاریهای محدود اما مهمی در زمینه نظامی و پژوهشهای هستهای از سال ۱۹۸۵ آغاز شد.


